* ...اساساً داستانسرا باید از پرگویی و چانه لغی پرهیز نماید... قاعده ی دنیا بر این جاری است که شاخ و برگ زاید را می بُرند و به راستی که آراستن سرو ز پیراستن است... ص۱۳۰
* ... نه چندان روده درازی که آزار خواننده گردد و نه چندان کوتاه که صورت رمز و معما پیدا کند... ص۱۳۱
آدمک باران: فکر می کنم این قاعده نه تنها برای داستان نویسی بلکه برای همه ی جنبه های زندگی کاربرد دارد؛ حتی می توان پا را فراتر گذاشت و به انسانها به طریق عام و به دوستان به صورت خاص تعمیم داد؛ اصولاً وقتی حضور شخصی به عنوان دوست هیچ کیفیتی به زندگی اضافه نمی کند به چه دلیل باید چنین دوستی را حفظ کرد؟!
*نقل از کتاب قصه نویسی؛ محمدعلی جمالزاده
هوم..آره... ولی کندن، بریدن سخته! در هر شرایط و موقعیتی که باشه... برای من یکی لااقل
راستش برای منم خیلی سخته اما گاهی لازمه
به نظر تو مینی مال میتونه در آینده جای داستان کوتاه رو بگیره؟ چون الان بهونه مردم واسه مطالعه نکردن وقت کمه!!
به نظر من هیچ وقت هیچ چیزی نمی تونه جای چیز دیگه ای را بگیره!