* بعد از چند روز هنوز در بهت به سر می برم! و هر روز بر شوک های وارده افزوده می شود مخصوصا با شنیدن این همه اخبار تحریف شده، آن هم از رسانه ی ملی! اما انگار دروغ را در این سیستم نهادینه کرده اند اساسی...
* بعد از حادثه ی خونین 18 تیر، امتحانات دانشگاهها را هر سال همان اوایل تیر پایان می دادند تا مبادا دانشجویی در آن تاریخ در دانشگاه حضور داشته باشد و سر و صدایی به پا شود... و از سال آینده حتما امتحانات دانشگاه باید تا قبل از 23 خرداد تمام شود، البته اگر با این روند رو به گسترش، دانشگاه و دانشجویی باقی مانده باشد!
هراس من ـ باری ـ همه از مردن در سرزمینی ست
که مزد گورکن
از بهای آزادی ی آدمی
افزون باشد.
باید مرگ ایران را باور کرد...
تلخ است... و نمی دانم که امیدی هست؟......
سلام
اون روزا من اصفهان بودم
اوج وحشیگری مامورای دولتی رو دیدم
و بازداشت هم کلاسی هامو
من هنوز وقتی تصویر یا عکسی از اعتراضای مردمی میبینم
بهم میریزم
چون باتوم خوردن خیلیا رو دیدم
اشک و فریاد زدن خیلیا رو دیدم و شنیدم
من مرگ دمکراسی رو وقتی دختری زیر دستای مامور باتوم بدست فریاد میزد دیدم
نمیدونم اونقدر خدا فرصت میده به هممون که ببینیم خون های ریخته شده بی نتیجه نبودن...