14 دی 1386
فکر می کنم احتیاجی نباشه در مورد داستان اصحاب کهف توضیحی بدم. اینطور که شنیدم چند تا غار در کشورهای مختلف هست که به نام غار اصحاب کهف نامیده شده، اما به نظر من (دقت می کنید منم صاحب نظر شدم!!!) غاری که در نزدیکی پایتخت اردن قرار گرفته، بیشتر از بقیه منطبق بر اسناد تاریخی است!!! حالا اینکه من چقدر تاریخ و اسنادش و افسانه ها را باور دارم، بماند!
در ورودی غار، نقوش برجسته و کنده کاریهای دیوار و سردر رومی اند!
کتیبه ای که در عکس بعدی با علامت ضربدر مشخص شده!
نمایی از داخل غار، نمی دونم چرا این خانمه توی همه ی عکسها حضور داره!
کتیبه ای که توی عکس بالایی پشت من قرار گرفته و پیدا نیست!
اسکلت های داخل قبر از حفره ای که در عکس بالا با علامت فلش مشخص شده، قابل رویته!
نکته ی عجیب برام این بود که بدون حجاب، بهمون اجازه ی ورود به محوطه ی غار را ندادند! نگهبان اونجا از این چادرای گل و گشاد داد که بپوشیم، ما هم کلی با لباس جدیدمون حال کردیم! آخه یاد شخصیت های کارتون رابین هود افتاده بودیم!!!
خودمونیم و خیلی بهت می اد
این بخش و ادامه بده
حس مسی کنم خودم اونحام
عزیزم من عاشق بنا های تاریخیم ..ممنون خیلی استفاده کردم و برام جالب بود
می بینم که حسابی خوش گذشته آدمک جون.
:)
این لباس ها بسیار بسیار بسیار با مزه می باشند خانم آدمک!
عکسای جالبی بودن! و در مورد پست پایین جدن باهات موافقم.
به این سفر نامه نوشتنت ادامه بده! عالی بود.مرسی!
درود
پس به یاد ما هم بودید
یادتون نیومد، جان کوچولو هستم، رفیق و رقیب رابین هود.
داری کم کم سفرنامه می نویسی ها... کتاب می شه فک کنم...
چه لباسای با نمکی...:))))
یه صحنه فکر کردم اون استخون ها زنده شدن بعد تو عکسی بعد نمود پیدا کردن!