ارتباط با کائنات

۱۱ خرداد ۱۳۸۶ 

 

دوستم :   تو telepathy (ارتباط ذهنی، اندیشه خوانی) بلدی؟

     من آره

دوستم :   می شه به من هم یاد بدی؟

     من :   آره ؛ ببین کائنات همه اش انرژی یه...

دوستم :   خب؟

     من :   اگه می خوای نا خودآگاهت رشد کنه و با کائنات در ارتباط باشی...

دوستم :   ...

     من :   باید به این انرژی متصل بشی...

دوستم :   حالا باید چیکار کنم؟

     من :   برو یه سیم رابط بخر و خودت را به انرژی وصل کن.

دوستم :   !!!


...نمی دونم چرا دوستم حرفم را جدی نگرفت!؟!!!

به نظرم هنگامی می شه به کائنات دست یافت و باهاش یکی شد که در کمال صداقت زندگی کنیم و هیچ چیزی مهم تر و سخت تر از این نیست که حداقل با خودمون صادق باشیم...

نظرات 15 + ارسال نظر
پویا جمعه 11 خرداد 1386 ساعت 08:35 ب.ظ http://paraantezbaaz.blogsky.com

سلام.
با کائنات راحت میشه ارتباط برقرار کرد. نله پاتی هم بسیار راحته. اگه از سطح دلمشغولیها کم کنیم میتونیم به عمق اندیشه اضافه کنیم که همین باعث افزایش قدرت ارتباط میشه. ضمنا ارامش حرف اول رو میزنه....

سلام
من هم معتقدم به کائنات راحت می شه دست یافت به شرطی که ...
آرامش حرف اول را میزنه؛ اما کجا میشه پیداش کرد؟؟؟

فریبا جمعه 11 خرداد 1386 ساعت 08:44 ب.ظ http://fariba-bbb.blogsky.com/

سلام
وبلاگ جالبی دارید ..
امیدوارم همیشه در زندگیتون موفق و خوش باشید ....

سلام
تشکر. شما هم خوش باشید و یگانه.

Mat جمعه 11 خرداد 1386 ساعت 09:20 ب.ظ http://zsagi.blogfa.com

عجب بحث فلسفی !!!!!!!!!

میگم شما که به کائنات وصلی بزار ما یه سیم به شما بکشیم که در طول سیم صرفه جویی کنیم:دی

آره ؛ تو هم فهمیدی من چقذه فیلسوفم؟!
بدو بدو سیم را بیار تا پشیمون نشدماااااااااااا اما به من ربطی نداره اگه اتصالی کرد و ...

نوید جمعه 11 خرداد 1386 ساعت 11:36 ب.ظ http://bottles.blogsky.com

مرسی.

قابلی نداشت.

وارونه شنبه 12 خرداد 1386 ساعت 09:55 ق.ظ

من فکر می کنم که نباید این اطلاعات را به راحتی در اختیار همه قرار بدی و سعی کنی اطلاعات را به صورت طبقه بندی شده نگهداری کنی .
خوب ممکنه با عث به خطر افتادن جون خیلی ها بشه
و به لحاظ امنیتی اداره امنیت ملی اجازه انتشار چنین مطالبی را نمی ده .
چاره کار اینه که درب تمام سیم فروشی ها تا اطلاع ثانوی بسته بشه چون ممکنه تا حالا خیلی ها این مطلب را خونده باشند . و من نمی خوام یه روز با سه تا کمپوت بیام ملاقاتت.
از همین الان به شما اخطار داده می شود که هر گونه مراجع ارتباطی خود را قطع کرده و به پناهگاه ها ی امن پناه ببرید .
اگه اطلاعات بیشتری داشتی حتما به من بگو . من لووووت نمی دم.

چرا نباید کشفیاتم را در اختیار دیگران بگذارم؟
چرا نمی خوای با کمپوت بیای دیدنم؟ اتفاقا اگه کمپوت نیاری بهتره چون از روزی که مامان دستش را عمل کرده هنوز یه عالمه کمپوت آناناس داریم :)
خب پس به جای کمپوت آب میوه بیار؛ من آب میوه بیشتر دوس می دارم مخصوصا رانی هلو ؛)
حتما اگه اطلاعات سکرت دیگه ای بود خبرت میکنم (فعلا رانی هلو را داشته باش تا بعد...)

متوترکسات شنبه 12 خرداد 1386 ساعت 01:12 ب.ظ http://www.doctormtx.blogfa.com/

می‌بخشید؛ این چند روز حسابی گرفتاری کاری دارم و به وبلاگ دوستان کمتر سر می‌زنم.
اتصال به کائنات یکی از آروزهای بزرگ من است؛ ولی خودمونیم خوب دوستتو دس به سر کردی آ !!!

تمنا می کنم آقاااااااااااااا
ای بابا من کی دوستم را دس به سر کردم؟ من که اینقذه خوب براش مطلب را تشریح کردم ؛)

امیر شنبه 12 خرداد 1386 ساعت 02:06 ب.ظ http://amir59.blogsky.com

سلام
خوبه تو معلم نشدی !
راستی حال دوستت چطوره؟

سلام
از کجا فهمیدی من معلم نشدم؟!!
دوستم خوبه اما نمی دونم چرا موهاش سیخ شده ؛)

هستی شنبه 12 خرداد 1386 ساعت 07:55 ب.ظ http://delshoodegan.blogsky.com

جالب بود
موضوع مهم و ساده گفتی
موفق باشی
یا حق

قربونت؛ تو هم موفق و شاد باشی خانومی.

متوترکسات یکشنبه 13 خرداد 1386 ساعت 09:27 ق.ظ http://www.doctormtx.blogfa.com/

ببین هی دارم میام خودی نشون می‌دم !

چاکرتیم دکتر جون
الان احساس میکنم بیماریم یه کم بهتر شده... راس میگن نفس دکتر شفاست ؛)

محدثه یکشنبه 13 خرداد 1386 ساعت 12:39 ب.ظ http://mohadesej.blogsky.com

سلام
عذر خواهی م رو به خاطر بازی قبول کن٬شرمنده نتونستم...
آخه تاثیرگذارترین زندگی م رو چند روز پیش از دست دادم!

برای بازی های بعدی جبران می کنم

سلام خانومی
عذر خواهی لازم نیست؛ شرمندگی هم نداره. راحت باش
متاسفم بابت اتفاقی که برات افتاده و آرزو می کنم این مرحله از زندگی ات را به زودی و البته به خوبی پشت سر بگذاری...

مردی که مرده بود یکشنبه 13 خرداد 1386 ساعت 02:40 ب.ظ http://zendeh-be-goor.blogsky.com

حرفی نیست.....تایید میکنم.......

قربانت

وارونه یکشنبه 13 خرداد 1386 ساعت 09:17 ب.ظ

با سلام
ببخشید ها که این مطلب را اینجوری مطرح می کنم ولی خوب ~
یه سوال دارم
شاید فضووووولی باشه

می خوام بدونم مردی که مرده بود الان تو چه وضعیتی هستش آیا دوباره متولد شده یا در مرگش زندگی می کنه
البته از دوست گرام خیلی خیلی پوزش می طلبم و امیدوارم که این جسارت من را به پای حماقتم نگذارند .

«««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««

خواهش میکنم فضولی چی یه؟ شما سروری می کنید! هر سئوالی داری بپرس.
ای بابا حالا گفتم هر سئوالی داری بپرس اما نه دیگه سئوالی که به من مربوط نیست...
بهتر نبود سئوالت را تو وبلاگ خودش (مردی که مرده بود) مطرح میکردی داداش جان؟؟!

پو یا پنج‌شنبه 17 خرداد 1386 ساعت 04:45 ب.ظ http://paraantezbaaz.blogsky.com

تو دل همه ارامش هست. کمی بگرد پیداش میکنی...

باقری شنبه 8 فروردین 1388 ساعت 10:17 ق.ظ http://khodahafezmosafer.blogfa.com

خداحافظ مسافر...


یه سر بزنید khodahafezmosafer.blogfa.com

نوید شنبه 8 فروردین 1388 ساعت 04:52 ب.ظ http://bottles.blogsky.com

سلام
هم سال نو مبارک و هم برگشتن ت. سال خوبی داشته باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد